امروز مانند آخرین روز عمرم زندگی خواهم کرد، در گرانبها ترین روز هستی ام،شیره زندگانیم را در شیشه ای خواهم ریخت و درِ آن را مهر و موم خواهم کرد، چنان که قطره ای از آن بر زمین نچکد.
امروز، حتی لحظه ای را در تاسف بخت بد و ناکامیهای گذشته تلف نخواهم کرد. چرا که از یاد ناملایمات و پریشانحالی گذشته کاری ساخته نیست.
آیا آب رفته به جوی باز خواهد گشت؟
آیا خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد؟
آیا میتوانم به گذشته بر گردم و اشتباهات خود را تصحیح کنم؟
آیا میتوانم به دیروز بر گردم و مانع از بروز جراحاتی شومکه تجربه کرده ام؟
آیا میتوانم بدگویی دیروز را پس بگیرم و درد و رنج پدید آمده را ناپدید کنم؟
خیر!
دیروز برای من مرده و برای همیشه مدفون شده است.
من نمیتوانم بیش از این در باره دیروز بیندیشم. امروز را مانند آخرین روز عمرم زندگی خواهم کرد.